خلاقیت در کودکان: بررسی مدل علی کنترل ادراک شده، سبک‌های انگیزشی و خلاقیت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار بخش روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز

2 استاد بخش روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز

3 دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه شیراز

چکیده

پرورش خلاقیت از جمله اهداف اساسی است که همواره مدنظر محققان و برنامه­ریزان تعلیم و تربیت قرارگرفته است. تأثیر باورهای شناختی و انگیزشی برخلاقیت در تحقیقات بسیاری مورد کنکاش قرارگرفته است.هدف از پژوهش حاضر بررسی قدرت پیش­بینی باورهای اسنادی در خلاقیت کودکان با واسطه­گری سبک­های انگیزشی بود. در این راستا مدلی سلسله مراتبی ارائه شد که درآن باورهای اسنادی به­عنوان متغیر برون­زاد، سبک­های تنظیمی انگیزش به­عنوان متغیر واسطه­ای و خلاقیت به­عنوان متغیر درون­زاد در نظر گرفته شدند. مفروضه اصلی مدل وجود نقش واسـطه­گری سـبک­های انگیزشی در رابطه متغیر برونزاد و درون­زاد مدل بود. نـمونه پژوهش حاضر 132 دانش­آموز پسر مقطع ابتدایی در  پایه­های کلاسی چهارم و پنجم، ناحیه یک آموزش و پرورش شهر شیراز بود. به منظور بررسی باورهای اسنادی از پرسشنامه ادراک کنترل دانش­آموز ولبرن و همکاران و برای تعیین سبک­های  انگیزشی از پرسشنامه خودگردانی یادگیری ریان وکانل استفاده شد. جهت اندازه­گیری خلاقیت شیوة سنجش عملیاتی خلاقیت آمابیل به کارگرفته شد. روایی و پایایی ابزارهای مورد نظر احراز گردید. یافتـه­های حاصل از تجزیه و تـحلیل رگرسیون چـندمتغیره به­شیوة همزمان نشان داد که باورهای اسنادی راهـبردی و ظرفیتی چه به­صـورت تفکـیکی و چه به­صورت همزمان پیش­بینی­کننده سبک­های تنظیمی انگیزش بودند. چنانچه در سبک تنظیمی بیرونی، باورهای راهـبردی تلاش و دیـگران به صورت مثبت، و باورهای ظرفیتی تلاش و توانایی به صورت منفی پیش­بینی­کننده بودند. در سبک تنظیمی درون­فکنی، صرفاً دیگران پیش­بینی­کننده مثبت بودند. در سبک تنظیمی همانندسازی، باورهای راهبردی تلاش و عوامل ناشناخته به صورت منفی و باور راهبردی دیگران و باور ظرفیتی توانایی به صورت مثبت این عامل را پیش­بینی نمودند. در سبک تنظیمی درونی نیز عامل توانایی با ضریب مثبت و عامل راهـبردی ناشناخته و عامل ظرفیتی شـانس به­صورت منفی پیش­بینی­کـننده معنادار بودند. همچنین از سبک­های تنظیمی فقط سبک تنظیمی درون­فکنی با قدرت پیش­بینی­کنندگی منفی و سبک تنظیمی همانندسازی با قدرت پیش­بینی­کنندگی مثبت، خلاقیت در کودکان را تبیین کردند. یافته­های حاصل مؤید فرضیه­های ذکر شده بودند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Creativity in Children: The Study of Causal Model of Perceived Control, Motivational Styles, Creativity

نویسندگان [English]

  • Bahram Jowkar 1
  • Mohammad Khayyer 2
  • Mahbobeh Alborzi 3
چکیده [English]

This study examined relations among perceived control and motivational styles and creativity in a sample of 132 students in 4th and 5th grade in Shiraz school. Specifically, the hypothesis of the study was that motivational self-regulation styles (i.e., intrinsic, identified, interjected, and extrinsic) are mediator variables between perceived control and creativity. Results of simultaneous multiple regression confirmed the research hypothesis. Specifically strategy beliefs about effort and others powerful positively predicted extrinsic regulation and capacity beliefs about effort and ability negatively predicted extrinsic regulation. Also, strategy beliefs about others powerful positively predicted introjected regulation. In addition strategy beliefs about effort, unknown negatively and others powerful and capacity beliefs about ability positively predicted identified regulation. Finally, strategy beliefs about ability positively and unknown strategy and capacity beliefs about chance negatively predicted intrinsic regulation. Results also showed that introjected regulation negatively and identified style positively predicted creativity. Overall, the model strongly predicted creativity and adherence to the motivational style and perceived were particularly important. At the end, the conclusion and implications of results were presented.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Creativity
  • Perceived Control
  • Motivational styles