مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاسگری (TWA) و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک‌های یادگیری ترجیحی بر بازده‌های یادگیری و نگرش نسبت به علوم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

دانشگاه تبریز

چکیده

هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاس­گری و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک­های یادگیری بر بازده­های یادگیری و نگرش نسبت به علوم بود. نمونه تحقیق متشکل از 107 دانش­آموز چهار کلاس سوم راهنمایی شهر تبریز بوده که به­طور تصادفی خوشه­ای از جامعه آماری انتخاب شده بودند. یکی از کلاس­ها به­عنوان گروه کنترل و کلاس­های دیگر به عنوان گروه­های آزمایشی لحاظ شدند. گروه کنترل آموزش به شیوه سنتی را دریافت نمود و گروه­های آزمایشی (1) تدریس با الگوی قیاس­گری، (2) قیاس­گری توضیحی متنی به­عنوان فوق­برنامه و (3) یادگیری مشارکتی را دریافت نمودند. داده­ها بوسیله آزمون پیشرفت تحصیلی علوم، مقیاس نگرش نسبت به علوم و پرسشنامه سبک­های یادگیری ترجیحی گردآوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد دانش­آموزانی که با الگوی قیاس­گری و یادگیری مشارکتی تدریس شده­اند در مقایسه با گروه­های قیاس­گری توضیحی متنی به عنوان فوق­­برنامه و کنترل بازده­های یادگیری بهتری دارند. بین بازده­های گروه تدریس با الگوی قیاس­گری و گروه یادگیری مشارکتی تفاوت معنی­داری وجود نداشت. نکته قابل توجه اینکه، اثر سبک­های یادگیری تأثیر معنی­داری بر بازده­های یادگیری دانش­آموزان نداشت، هم­چنین تعامل آن با گروه تفاوت معنی­داری بر بازده­های یادگیری دانش­آموزان نشان نداد. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین گروه­های آزمایشی و کنترل در نگرش نسبت به علوم تفاوت معنی­دار وجود ندارد. با توجه به این یافته­ها، پیشنهاد می­گردد از قیاس­گری­ها به­عنوان الگوی آموزشی در تدریس و یادگیری کلاس­های علوم جهت پیشرفت تحصیلی بهتر دانش­آموزان  استفاده شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparison of the Effect of Teaching with Analogy and Cooperative Learning in Interaction with Learning Styles on Learning Outcomes and Attitude towards Science

نویسندگان [English]

  • Eskandar Fathiazar
  • Mansor Beyrami
  • Shahram Vahedi
  • Vahideh Abdollahi
چکیده [English]

The propose of this study was to a compare the effect of teaching with analogy model and cooperative learning in interaction with learning styles  based on learning outcomes and attitude toward science course. The sample of the study consisted of four classes, 10 student in 3rd grade schools, which were selected by a random cluster method.
One of the classes was assigned to the control group, and the other three classes were assigned to the experimental ones. The control group received traditional instructional method and experimental groups received: (1) teaching with analogy model, (2) textual elaborated analogy as extracurricular, and (3) cooperative learning. Data were collected through science achievement test, attitude toward science scale, and preference learning style inventory. Results of multivariate analysis of variance showed that students thought with analogy and cooperative learning had better learning outcomes than textual elaborated analogy as extracurricular and control groups. There was not a significant deference between teaching with analogy group and cooperative learning one in terms of learning outcomes. It is important to mention that the learning styles hadnot a significant effect on learning outcomes. Also its interaction with groups did not show a significant deference on learning outcomes of the students. Results of analysis of covariance showed that there was not a significant deference between experimental and control groups on attitude toward science course. Based on the findings, it is recommended to use analogies as instructional model in science course teaching and   learning classes for better academic improvement of students.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Teaching with analogy model
  • Cooperative learning
  • Textual elaborated analogy
  • Learning outcomes
  • Attitude towards science course