اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایران.

چکیده

کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی به واسطه مشکل در مهارت های حرکتی و رفتاری با دلزدگی با فعالیت های سازمان یافته مواجه می شوند. از این رو پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی انجام شد.در قالب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سی نفر از دانش آموزان دختر پایه اول تا چهارم مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری اختلال هماهنگی رشدی2007و انگیزش ورزشی پلی تیر و همکاران (2013) بود که در دومرحله پیش آزمون و پس آزمون در اختیار والدین قرار گرفت.گروه آزمایش تحت مداخله در 10 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه قرار گرفت. برای سنجش میزان اثر بخشی مداخله از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری01/0 و از نرم افزار SPSS26 بهره برداری شد. در مرحله پس آزمون تفاوت میانگین نمرات کارکردهای عملی و دلزدگی در دوگروه آزمایش و کنترل معنادار است (01/0>p ) و توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی منجر به ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از توانبخشی شناختی به عنوان روشی موثر در مراکز توانبخشی و مدارس ابتدایی برای کودکان کاربردی می باشد

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The effectiveness of cognitive rehabilitation based on behavioral and movement training on improving practical functions and reducing boredom in children with developmental coordination disorder.

نویسنده [English]

  • rashin abdollahi
Assistant Professor, Department of Psychology, University of Law, Tehran, Iran.
چکیده [English]

Introduction: The present study was conducted with the aim of the effectiveness of cognitive rehabilitation based on behavioral and movement training on improving practical functions and reducing boredom in children with developmental coordination disorder.
Method: The research was semi-experimental and a pre-test-post-test design was used with a control group. The statistical population of the research includes all female students from the first to the fourth grade of elementary school in Tehran in the academic year of 2014-2014. 30 of the students were A multi-stage cluster was selected for the statistical sample and they were randomly divided into two groups of 15 people. The research tools included the developmental coordination disorder screening questionnaire of 2007 and Politir et al. The experimental group was subjected to intervention in 10 sessions and each session lasted for 60 minutes. To measure the effectiveness of the intervention, analysis of covariance was used at a significance level of 0.01 and SPSS26 software was used.
Findings: In the post-test phase, the difference in the average scores of practical functions and boredom in the experimental and control groups is significant (p<0.01) and cognitive rehabilitation based on behavioral and motor training leads to the improvement of practical functions and reduction of boredom in children with coordination disorder. It grows.
Conclusion: The use of cognitive rehabilitation based on behavioral and movement training in order to improve practical functions and reduce boredom in children with developmental coordination disorder is an effective method in rehabilitation centers and elementary schools for children.

کلیدواژه‌ها [English]

  • "Behavioral and movement training"
  • "practical functions"
  • "developmental coordination disorder"
  • "cognitive rehabilitation"
  • "boredom"