رابطه ابعادی اسکیزوتایپی و همدلی - پیوند ساختاری اسکیزوتایپی مثبت و منفی با همدلی شناختی و عاطفی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

دانشگاه تبریز

چکیده

 هدف از این پژوهش بررسی رابطه اسکیزوتایپی و همدلی و ابعاد آنها بود. صد و هفتاد و یک دانش­آموز عادی از شهر ری با دامنه سنی 16 تا 19 سال (دختران: میانگین=09/17، انحراف استاندارد=76/0؛ پسران: میانگین=40/17، انحراف استاندارد=­61/0) به روش نمونه­برداری تصادفی خوشه­ای انتخاب شدند. دانش­آموزان مقیاس همدلی بهر ( EQ: بارون کوهن و ویل رایت، 2004) و پرسش­نامه شخصیت اسکیزوتایپال (SPQ: رین، 1991) را تکمیل کردند. یافته­ها با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه، و مدل­سازی معادله ساختاری تحلیل شدند. نمره کل اسکیزوتایپی و همدلی رابطه معناداری با یکدیگر نداشتند. اما، با توجه به اینکه اسکیزوتایپی و همدلی هر دو سازه­هایی ابعادی بوده و هر یک از این ابعاد، ساختار مجزایی نسبت به بقیه دارد، رابطه ابعاد این دو سازه بررسی گردید. تحلیل­ها نشان دادند اسکیزوتایپی مثبت و منفی می­توانند همدلی شناختی را تبیین نمایند، اما سهم اسکیزوتایپی مثبت در این رابطه بیشتر بود (347/0=­β). افزون بر آن، اسکیزوتایپی مثبت و منفی توانستند همدلی عاطفی را نیز تبیین کنند، اما اسکیزوتایپی منفی نقش بیشتری در این تبیین ایفا نمود (218/0-­=­β). افزون بـر آن، اسکیزوتایپی مثبت و منفی توانستند همدلی عاطفی را نیز تبیین کنند، اما اسـکیزوتایپی منفی نقش بیشتری در این تبیین ایـفا نمود (218/0-=β). در ادامـه، با استفاده از مدل­سازی معادله ساختاری، ارتباط ساختاری روابطِ کشف شده، بررسی گردید. این تحلیل روشن کرد که اسکیزوتایپی مثبت با همدلی شناختی (38/0=R)، و اسکیزوتایپی منفی با همدلی عاطفی (30/0-­=R) رابطه ساختاری معناداری دارد. در مجموع، این یافته­ها حاکی از آنند اسکیزوتایپ­های مثبت دارای همدلی شناختی بالا، و اسکیزوتایپ­های منفی دارای همدلی عاطفی پایین­اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Dimensional Association between Schizotypy and Empathy: Structural Link of Positive and Negative Schizotypy with Cognitive and Affective Empathy

نویسندگان [English]

  • Zeinab Khanjani
  • Fatemeh Hodavandkhani
  • Touraj Hashemi
  • Majid Mahmoodaliloo
  • Abbas Bakhshipour
چکیده [English]

The objective of this research was to study correlation between schizotypy, empathy, and their dimensions. One hundred and seventhy four normal students ranging from 16 to 19 years (females: M=17.09, SD=0.76, males: M=17.40, SD=0.61) were selected by cluster random sampling from Rey city. The students completed Empathy Quotient (EQ; Baron-Cohen & Wheelwright, 2004) and Schizotypal Personality Questionnaire (SPQ; Raine, 1991). The data was analyzed by pearson correlation coefficient, multiple linear regression, and structural equation modeling (SEM). There was no significant relationship between total schizotypy and empathy scores. With regard to schizotypy and empathy are dimensional structures and each of their dimensions have discrete structures, the relationship between their dimensions were investigated.  Analysis showed that both positive and negative schizotypy could predict cognitive empathy, but positive schizotypy had more important role (β= 0.347). In addition, both positive and negative schizotypy could
 
predict affective empathy, but negative schizotypy had more important role (β=-0.218). Then, the structural relation of these explored associations was investigated by SEM. This analysis revealed that positive schizotypy had significant structural link with cognitive empathy (R=0.38), and negative schizotypy had significant structural link with affective empathy (R=-0.30). In conclusion, these data suggest that positive schizotypes had elevated cognitive empathy, and negative schizotypes had elevated affective empathy.