دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر شیوههای حل مسألة دانشآموزان
1
16
FA
جلیل
باباپور خیرالدین
0000-0001-9163-6386
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه تبریز
babapourj@yahoo.com
پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی ( به عنوان بخشی از مهارتهای زندگی) بر شیوههای حل مسأله دانشآموزان پرداخته است. در این تحقیق که از نوع نیمه آزمایشی است تعداد 60 نفر بهطور تصادفی از بین آنهایی که مشکل روانشناختی داشتند و بـه واحد مشاوره مراجعه کرده بودند بـرگزیده شـدند و سپس بهطور جایدهی تصادفی 30 نفر بهعنوان گروه آزمایشی و 30 نفر بهعنوان گروه کنترل انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه برای بررسی شیوههای حل مسأله از آزمون <em>حل مسأله کسیدی و لانگ</em> استفاده شد و دادهها براسـاس تـحلیل کوواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده حاکی از تأثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر شیوههای حل مسأله بود (001/0p<).
مهارتهای زندگی,مهارتهای ارتباطی,شیوههای حل مسأله,دانشآموز
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4335.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4335_9f28c2f0a7cb78bf18e9d9d8091b2673.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
رابطه نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی
17
40
FA
محمدعلی
بشارت
استاد دانشگاه تهران
besharat@ut.ac.ir
در این پژوهش رابطة بین نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی و بهزیستی روانشناختی در یک نمونة دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعة نوع رابطة نارسایی هیجانی و مؤلفههای آن شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشـواری در توصیف احساسات و تـفکر عیـنی با بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی بود. سیصد و شش دانشجو (136 پسر و 170 دختر) از رشتههای مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنیها خواسته شد نسخة فارسـی "مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو-20-FTAS"، "مقیاس سلامت روانی-MHI"، مقیاس اضطراب بک-BAI" و مقیاس افسردگی بک-BDI" را تکمیل کنند. برای تحلیل دادههای پژوهش از شاخصها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نارسایی هیجانی و مؤلفههای آن با بهزیستی روانشناختی رابطة منفی معنادار و با درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی رابطة مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش، نارسایی هیجانی و زیرمقیاس دشواری در شناسایی احساسات میتوانند تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی را پیشبینی کنند. زیرمقیاس تفکر عینی فقط توانست تغییرات مربوط به اضطراب را به صورت معنادار پیشبینی نماید. براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که نارسایی هیجانی با شاخصهای آسیبپذیری روانشناختی و بهزیستی روانشناختی همبستگی دارد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
نارسایی هیجانی (ناگویی خلقی),اضطراب,افسردگی,درماندگی روانشناختی,بهزیستی روانشناختی
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4336.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4336_86fc3dae5c1a44d8a0dd0e22bbce3a59.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون نوروسایکولوژیک بندرگشتالت و همبستگی آن با عملکرد در آزمون دستهبندی کارت ویسکانسین (WCST)
41
59
FA
غلامحسین
جوانمرد
0000-0002-1820-8526
دانشجوی دکتری علوم اعصابشناختی
javanmardhossein@gmail.com
مجید
محمود علیلو
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه تبریز
m_aliloo@yahoo.com
پریچهر
احمدی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
dr.p.ahmadi@iaut.ac.ir
جلیل
باباپور
0000-0001-9163-6386
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه تبریز
babapourj@yahoo.com
فاطمه
رنجبر
استادیار دانشگاه علوم پزشکی
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون بندرگشتالت و همبستگی بین نمرات آن با عملکرد در ویسکانسین انجام شد. برای این منظور 32 نفر از بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز که توسط روانشناس و روانپزشک بیمارستان براساس ملاکهای تشخیصی DSM-VI-TR تشخیص اسکیزوفرن یافتهبودند انتخاب شدند. مقیاسهای اندازهگیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS) اجرا شدند و از کل این نمونه پژوهشی 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند. آزمونهای بندر و ویسکانسین بر روی آزمودنیها اجرا و به ترتیب نتایج آزمون بندر براساس 15 ملاک هین و آزمون ویسکانسین بر اساس 5 ملاک نمرهگذاری شدند. براساس نمرات بهدست آمده، میانگین هر یک از ملاکها برای هر یک از گروهها محاسبه شد. این نتایج نشان دادند که چهار خطای رایج برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت به ترتیب درجاماندگی، تحریف، چرخش و همپوشی و برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی درجاماندگی، چرخش، تحریف و جداسازی بودند. نتایج حاصل از آزمون t مقایسه میانگینها برای گروههای مستقل نشان دادند که تنها در دو ملاک چرخش (005/0>p) و کوتاهسازی (05/0>p) بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی خطاهای بیشتری در این دو ملاک داشتند. هم چنین نتایج آزمون معنیداری همبستگی بین نمرات بندر و ویسکانسین نشان دادند که فقط همبستگی مقیاسهای درجاماندگی در بندر و مجموع درجاماندگی در ویسکانسین (05/0>p) و همبستگی مقیاسهای عینیکردن در بندر و مدت زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده در ویسکانسین (01/0>p) معنیدار بودند.
آزمون بندرگشتالت,اسکیزوفرنی,علایم مثبت و منفی,سیستم نمرهگذاری هین,آزمون دستهبندی کارت ویسکانسین (WCST)
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4337.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4337_45adafa5c96f7744f0af7f17e6aa88a9.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
بررسی ارتباط سلامت روان با مذهب درونی و بیرونی در شهر کاشان
61
84
FA
بنفشه
غرایی
دکترای روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران
افشین
احمدوند
روانپزشک عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان
اشرف
اکبری دهقی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی انستیتو روانپزشکی تهران
سعیده
زنوزیان
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی انستیتو روانپزشکی تهران
با توجه اهمیت نقش باورهای مدهبی در سلامت روان پژوهش حاضر جهت بررسی ارتباط نوع اعتقادات مذهبی با انواع مشکلات درسلامت روان اجرا گردیده است. در همین راستا تعداد 1032 نفر آزمودنی که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای از شهر کاشان انتخاب گردیده شده بودند به وسیلة ابزارهای مذهب درونی و بیرونی آلپورت و GHQ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که بین مذهب درونی با سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد ولی این ارتباط در مذهب بیرونی مشاهده نگردید. همچنین بین دو جنس از لـحاظ نوع مذهب تفاوت معنادار وجود نداشت. در رابـطه با مقـایسه هر یک از زیر گروههای تست GHQ با مذهب درونی نیز کلیة این مقیاسها با مذهب درونی رابطه معناداری داشته و کاهش مذهب درونی موجب افزایش نمرات در این مقیاسها میگردید. ولی مذهب بیرونی صرفاً با نمرات مقیاس افسردگی وخیم ارتباط معنادار داشت بدین معنا که با افزایش مذهب بیرونی میزان افسردگی افراد افزایش مییابد. همچنین مذهب بیرونی هرچند نه در سطح معنادار باعث کاهش میزان نارسا کنشوری اجتماعی میگردد. براساس یافتههای موجود و باتوجه به اهمیت مذهب درونی در سلامت روان و همچنین هریک از زیر گروههای آن میتوان با ارائه طرحهای درمانی و خصوصاً طرحهای پیشگیری در این زمینه در کشورمان که بافت مذهبی بسیار غنی دارد گامی مهم در جهت ارتقاء بهداشت روان برداشت.
بهداشت روان,مذهب درونی و بیرونی,HQ,دینداری,جنسیت,کاشان
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4338.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4338_41527121760110ff2a6ea347aed6c080.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
رابطة نگرشهای مذهبی و کمالگرایی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری ـ عملی و افراد بهنجار
85
103
FA
علی
فخاری
عضو هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
مهدی
ایمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی،دانشگاه تبریز
dr.mahdiimani@gmail.com
حسین
قلی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه تبریز
عباس
بخشی پور
0000-0002-1820-8526
عضو هئیت علمی دانشگاه (روانشناس بالینی)
abbas_bakhshipour@yahoo.com
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان نگرش مذهبی و کمالگرایی با اختلال وسواسی-فکری-عملی است. برای این منظور بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-فکری-عملی (100=n) و یک گروه گواه (100=n) که هیچ نوع سابقه بیماری روانپزشکی نداشتند به پرسشنامهی نگرش مذهبی، پرسشنامهی کمالگرایی و سیاههی وسواس فکری- عملی مادزلی پاسخ دادند. یافتههای پژوهشی از طریق ظریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغییره یک راهه (مانوای یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفتند و معلوم شد بیماران در قیاس با جمعیت سالم در هر 3 متغیر نگرش مذهبی، کمالگرایی و وسواسی–فکری-عملی نمرات بالاتری به دست میآوردند (P<0/01)،در ثانی هر دو متغیر با وسواس رابطه معنیدار دارند (000/0P<). از میان دو متغیر کمالگرایی و نگرش مذهبی، کمالگرایی درصد بالاتری از واریانس نمرات اختلال وسواسی ـ اجباری را پیشبینی میکند (38 درصد) اما این میزان برای متغیر نگرش مذهبی (2 درصد) میباشد. همسو با تحقیقات پیشین میتوان اظهار نمود که کمالگرایی و مذهبی بودن دو عامل آسیبپذیری افراد در مقابل اختلال وسواسی فکری-عملی است.
وسواسی فکری-عملی,نگرش مذهبی,کمالگرایی
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4339.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4339_2659c6daab7b156b35b6b2c9598312f7.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
بررسی میزان اثربخشی رویکرد تکلیف- فرآیند در درمان ناتوانی ویژه یادگیری ریاضی
105
127
FA
فرهاد
محمدی
کارشناس ارشد روانشناسی
جهانگیر
کرمی
گروه مشاوره دانشگاه رازی کرمانشاه
s.kahrizi91@gmail.com
منصور
بیرامی
2585501500020000
استادیار دانشگاه تبریز
dr.bayrami@yahoo.com
هدف از این پژوهش، بررسـی میزان اثربخشی رویکرد تکلیف- فرآیند در درمان ناتوانی ویژهی یادگیری ریاضی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل است. نمونهای 45 نفره (21پسر و 24 دختر) بهصورت تصادفی ساده از میان دانشآموزان دارای ناتوانی ویژه یادگیری ریاضی پایهی سوم ابتدایی شهر جوانرود، در سال تحصیلی86-85 انتخاب شدند. آزمودنیها بطور مساوی در سه گروه (آموزش با روش تکلیف- فرآیند، تمرین و تکرار و گروه کنترل) قرار گرفته و از نظر هوشبهر، تحصیلات والدین و طبقه اقتصادی- اجتماعی و آموزش رسمی در مدارس عادی، در ساعتهای غیر از دستکاری، همتا شدند. نتایج تحلیل واریانس یکراههی تفاضل نمرات پیشآزمون و پسآزمون در آزمون ریاضیات ایران (کیمت) نشان داد که تفاوت معناداری میان سه گروه در حیطه مفاهیم (001/0p<)، عملیات (001/0p<)، کاربرد(05/0p<) و نمره کل (001/0p<) ریاضی وجود دارد. این پژوهش نشان میدهد که روش آموزش تکلیف-فرآیند موجب بهبود عملکرد دانشآموزان دارای ناتوانی ریاضی نسبت به گروه تمرین و تکرار و کنترل میشود. عملکرد گروه تحت آموزش تمرین و تکرار نیز در حیطه عملیات (01/0p<) و کل آزمون (001/0p<) ریاضیات ایران (کیمت) بهتر از گروه کنترل است.
مشکل ویژهی یادگیری,رویکرد تکلیف-فرآیند,آزمون ریاضیات ایران (کیمت)
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4340.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4340_34554eda5f5aa29b40a507e961ed31e6.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
مقایسه بیماران آسمی با افراد سالم از لحاظ تجربه هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و تعامل آن با عامل جنسیت
129
153
FA
مجید
محمود علیلو
روانشناس بالینی، دانشگاه تبریز
m_aliloo@yahoo.com
خلیل
انصارین
فوقتخصص ریهوخواب مرکز تحقیقات سل و بیماریهای ریوی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
مهین
اعتمادینیا
کارشناسی روانشناسی بالینی، دانشگاه تبریز
در زمینة نقش عوامل هیجانی بهویژه هیجانهای منفی در بروز بیماری آسم، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت بین تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری آسم حمایت کردهاند. در پژوهش حاضر رابطة هیجانهای منفی و بازداری اجتماعی با بیماری آسم و تعامل آنها با عامل جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تعداد 40 نفر از بیماران آسمی (20 زن و 20 مرد) و 40 نفر از افراد سالم (20 مرد و 20 زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. برای بررسی تفاوت گروهها در تجربه هیجانهای منفی از پرسشنامة شخصیتی نئو استفاده شد. بررسی یافتهها نشان داد که تجربه هیجانهای منفی (خشم و خصومت، اضطراب، افسردگی) و بازداری اجتماعی در نزد بیماران مبتلا به آسم بطور معنیداری متفاوت از گروه کنترل است. همچنین یافتهها نشان دادند که زنان در مقایسه با مردان بازداری اجتماعی بیشتری داشته و تمایل به سرکوب هیجانهای خود دارند. نتایج نشان دادند که تجربه هیجانهای منفی و بازداری اجتماعی نقش مهمی در بروز، تشدید و تداوم آسم دارند. تفاوت جنسیتی تنها در عامل بازداری اجتماعی اثر معنیداری داشت که میتوان از آن به عنوان یک عامل خطر برای زنان نام برد. در کل عدم ابراز هیجانهای منفی یک عامل تهدید کننده اضافی برای سلامت دستگاه تنفسیزنان است و نه فقط هیجانهای منفیتجربه شده.
بیماری آسم,اضطراب,افسردگی,خشم و خصومت,بازداری اجتماعی
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4341.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4341_34a489a71ef90535e0b7f35432e6b109.pdf
دانشگاه تبریز
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی
2717-3852
2322-3340
3
10
2008
07
22
بررسی تأثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزّت نفس، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان (دبیرستان)
155
182
FA
فریدون
یاریاری
استادیار روانشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران
پروین
کدیور
استاد روانشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران
kadivar22@gmail.com
محمد
میرزاخانی
فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته روانشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران
بهمنظور بررسی تأثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی 99 دانشآموز از بین دبیرستانهای پسرانه این شهرستان بهصورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنیها یک کلاس بهعنوان گروه آزمایش و یک کلاس بهعنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانشآموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیشآزمون و پسآزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان تأثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری برعزت نفس دانشآموزان مشاهده نگردید.
یادگیری مشارکتی,مهارتهای اجتماعی,عزت نفس,عملکرد تحصیلی
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4342.html
https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_4342_1962ab249b1750a29265b49067158f54.pdf