@article { author = {بدری آذرین, یعقوب and عبدوی, فاطمه and اکبرزاده, آزاده}, title = {رابطه استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری معلمان تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {1-16}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {رابطه استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری معلمان تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی}, abstract_fa = {کیفیت زندگی کاری یکی از ضروریات انجام فعالیت افراد در سازمان­ها می­باشد و استرس شغلی معلمان، تأثیر بسزایی بر کیفیت آموزشی می­گذارد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری معلمان تربیت بدنی بود. این تحقیق، توصیفی همبستگی بوده و اطلاعات آن از طریق پرسشنامه استرس شغلی با پایایی (0.87­=a) و کیفیت زندگی کاری با پایایی (0.91=a) جمع­آوری گردید. تعداد 302 نفر­ طبق جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. یافته­ها نشان داد به­طور کلی بین استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تمامی ابعاد استرس شغلی به جز محیط فیزیکی با کیفیت زندگی کاری رابطه منفی و معنی­دار دارند. تنها پیش­بینی­کننده­های مفید کیفیت زندگی کاری، ابعاد محدوده نقش و بی­کفایتی نقش هستند و می­توانند 26% از تغییرات کیفیت زندگی کاری را پیش­بینی کنند.}, keywords_fa = {استرس شغلی,کیفیت زندگی کاری,معلم,تربیت بدنی}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3964.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3964_4bf04210e9c97185a7ec1995421f415e.pdf} } @article { author = {بشارت, محمدعلی and نوربخش, سیده نجمه and رستمی, رضا}, title = {}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {17-42}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نقش تعدیل‌کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک‌های دلبستگی و شدت اختلال-های مصرف مواد}, abstract_fa = {نقص و نارسایی در مکانیسم­های تنظیم عواطف و هیجان­ها، سیستم­های پردازشی را تحت تأثیر قرار داده مشکلات جدی سلامت و اختلال­های روانشناختی می­گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل­کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک­های دلبستگی و شدت اختلال­های مصرف مواد انجام شد. در این راستا، صدوبیست و دو بیمار مرد مبتلا به اختلال­های مصرف مواد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت­کنندگان خواسته شد مقیاس سبک­های دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و شاخص شدت اعتیاد (ASI) را تکمیل کنند. داده­های پژوهش با استفاده از روش­های توصیفی آماری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی و شدت اختلال­های مصرف مواد رابطه منفی داشت و سبک­های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با ناگویی هیجانی و شدت اختلال­های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ناگویی هیجانی رابطه بین سبک­های دلبستگی و شدت اختلال­های مصرف مواد را تعدیل می­کند. در نتیجه نقش تعدیل­کننده ناگویی هیجانی را می­توان بر حسب مکانیسم­های متنوعی چون ایجاد فاصله از هیجان­های منفی، خود درمانی و تسهیل روابط کلامی و هیجانی تبیین نمود.}, keywords_fa = {ناگویی هیجانی,دلبستگی,اختلال مصرف مواد,اعتیاد}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3965.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3965_946409506021c7cd351718a413054b69.pdf} } @article { author = {بیرامی, منصور and هاشمی, تورج and بخشی پور, عباس and محمود علیلو, مجید and اقبالی, علی}, title = {}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {43-59}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مقایسه تأثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر پریشانی روانشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مادران کودکان عقب‌مانده ذهنی}, abstract_fa = {هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه­های پریشانی روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب­مانده ذهنی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری شامل مادران دانش­آموزان عقب­مانده ذهنی آموزشگاه­های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس، از بین آن­ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان­شناختی (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) بر متغیرهای وابسته افسردگی (01/5=F و 03/0=p) ، اضطراب (27/7=F و 01/0=p) و استرس (17/10=F و 00/0=p) معنی­دار است. بنابراین می­توان گفت که روش­های درمانی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی این متغیرها اثر بخشی متفاوتی دارند. مقایسه دو­به­دوی گروه­ها در متغیرهای وابسته نشان می­دهد که در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت میانگین ها بین دو گروه معنی­دار است و این تفاوت به نفع گروه آموزش تنظیم هیجان است. یعنی این روش تأثیر بیشتری روی آزمودنی­ها داشته است. در مجموع نتایج نشان می­دهند که آموزش تنظیم هیجان می­تواند در کاهش پریشانی روانشناختی مادران کودکان عقب­مانده ذهنی موثر واقع شود.}, keywords_fa = {تنظیم هیجان,شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی,پریشانی روانشناختی,راهبردهای تنظیم شناختی هیجان,عقب‌مانده ذهنی}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3966.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3966_ff8bb24520bdaaeaceb0c1c87efbae01.pdf} } @article { author = {حسینی, سیدصمد and حبیبی, حمدالله and حسن پور, محمد}, title = {}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {61-89}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مدل استرس شغلی در محیط‌های آموزشی - دانشگاهی}, abstract_fa = {در دهه­های اخیر، موضوع استرس و آثار آن در سازمان یکی از مباحث اصلی مدیریت رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. سالانه سرمایه­های هنگفتی به علت فقدان سلامت جسمانی - روانی کارکنان، کاهش کارایی آنان و ترک شغل و تغییر شغل به دلیل استرس شغلی از دست می‌رود. این تحقیق به منظور بررسی عوامل ایجاد کننده استرس شغلی کارکنان و ارائه مدل استرس شغلی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه تبریز به تعداد 918 نفر و حجم نمونه آماری به تعداد 273 نفر می‌باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته  بود. به منظور تقلیل متغیرهای اندازه­گیری شده از روش تحلیل عاملی استفاده گردیده؛ و تعداد 10 عامل ایجاد استرش شغلی مشخص شدند. بعد از شناسایی عوامل ایجاد کننده استرس شغلی، با استفاده از آزمون فریدمن میزان اثرگذاری هر یک از عوامل بر استرش شغلی افراد مورد مطالعه به شرح زیر اولویت­بندی گردید: 1-عوامل سازمانی 2- فرهنگ و بافت سازمانی 3- خط مشی سازمانی 4- فشار نقش‌ها 5- عوامل ساختاری 6- عدم امنیت شغلی/ مالی 7 -ناپایداری 8- روابط بین فردی 9- شایستگی نقش و 10- تطبیق با شرایط شغلی.}, keywords_fa = {استرس شغلی,محیط آموزشی,محیط دانشگاهی,دانشگاه تبریز}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3968.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3968_8976146398fb573467361c720b2b5bba.pdf} } @article { author = {رضایی, اکبر and محمدزاده, علی and مصرآبادی, جواد and اسماعیل پور, خلیل}, title = {}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {91-110}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تفاوت‌های جنسیتی در برآوردهای شخصی از هوش‌های چندگانه در جامعه دانشجویان}, abstract_fa = {هدف پژوهش حاضر مقایسه تفاوت‌های جنسیتی در برآوردهای شخصی از هوش‌های چندگانه در جامعه دانشجویان بود. بدین منظور تعداد 268 نفر (184 زن و 84 مرد) از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و خوشه‌ای چندمرحله‌ای به شیوه تصادفی انتخاب شدند و برای گردآوری اطلاعات از دانشجویان گروه نمونه خواسته شد تا پرسشنامه­ هوش‌های چندگانه که شامل 8 خرده‌مقیاس هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی-جنبشی، درون‌فردی، میان‌فردی و طبیعت‌گرایانه بود، تکمیل کنند. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل چندمتغیری کوواریانس (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پس از کنترل آماری اثر سن، تفاوت‌های معنی‌داری بین برآورد‌های شخصی دانشجویان زن و مرد در هوش زبانی یا کلامی، هوش بدنی- جنبشی، هوش میان‌فردی، هوش درون‌فردی و هوش طبیعت‌گرایانه وجود داشت. میانگین نمره‌های دانشجویان مرد در تمامی این خرده‌مقیاس‌ها بیشتر دانشجویان زن بود. در این مقاله نتایج پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفت.}, keywords_fa = {هوش‌های چندگانه,تفاوت‌های جنسیتی,دانشجویان}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3969.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3969_7d29bc194655887581654e92242629ec.pdf} } @article { author = {Soleimani, ali and Sohrabi, Faramarz and Shams, Jamal}, title = {Relationship between Worry, Rumination and Metacognitive Beliefs and Major Depressive Symptoms}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {111-124}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {The present study aimed to determine the relationship between metacognitive beliefs and worry and rumination. Also, this study aimed to predict vegetative and nonnegative (cogniting) symptoms of major depressive disorder (MDD) based on these two constructs. This study was conducted with a creational research method. 45 patients (18 male and 27 female) diagnosed with MDD were selected using convenience sampling method. The completed Pennsylvania state worry questionnaire ruminative response scale metacognitive questionnaire-30 negative and positive beliefs about rumination scale, and Beck depression inventory results of pearson correlation showed a significant correlation between positive and negative metacognitive beliefs about rumination and severity ruminative thoughts. Besides, there was a posiive significant correlation between ruminative thoughts and vegetative and non vegetative symptoms in MDD (p<.01). Furthermore, multiple regression method results showed that the combination of ruminative thoughts and being worried explained 26 percent of vegetative and non vegetative (cognitive) symptoms (p<.01). Results suggested the effect of the third level of cognition (metacognition) on the second level (style of thinking) in rumination.}, keywords = {Metacognitive beliefs,Worry,Rumination,Depression and non vegetation symptoms}, title_fa = {رابطه نگرانی و نشخوار فکری با باورهای فراشناختی و نشانگان افسردگی اساسی}, abstract_fa = {این پژوهش با هدف تعیین رابطه­ باورهای فراشناختی با نگرانی و نشخوار فکری و نیز پیش­بینی و تبیین نشانگان نباتی و غیر­نباتی افسردگی اساسی بر مبنای این سازه­ها انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که 45 (18 مرد و 27 زن) فرد مبتلا به افسردگی اساسی با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه­های نگرانی ایالت پنسیلوانیا، مقیاس پاسخ­های نشخواری ، فراشناخت30، مقیاس باورهای مثبت و منفی درباره­ نشخوار فکری و افسردگی بِک را تکمیل کردند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره­ نشخوار فکری با شدت نشخوارفکری همبستگی معنادار وجود دارد و همچنین بین شدت نشخوار فکری با نشانگان نباتی و غیرنباتی همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (01/0P<). به­علاوه، نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان دادکه، ترکیب متغیرهای شدت نشخواری و شدت نگرانی 26 درصد از واریانس نشانه­های نباتی و غیرنباتی را تبیین می­کنند (01/0P<). یافته­ها حاکی از اثرگذاری سطح سوم شناخت (فراشناخت) بر سطح دوم شناخت (سبک تفکر) در مورد نشخوار فکری است.}, keywords_fa = {باورهای فراشناختی,نگرانی,نشخوار فکری,نشانـه‌های نباتی و غیرنباتی افسردگی}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3970.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3970_0cb6a7cf97d082cc41d2490d54386fcd.pdf} } @article { author = {Issazadegan, Ali and Mikaeili monie, Farzaneh and Hasanzadeh, Leila}, title = {Effectiveness of Written Emotional Disclosure in Symptoms of Depression, Hope Level in Adolescents Exposed to Trauma}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {125-141}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {The aim of this study was to investigate the effectiveness of written emotional disclosure in depression symptoms and hope in adolescents exposed to trauma. Therefore 30 subjects with exposure to trauma were selected from Uromiyeh Behzisty Organization and they were assigned in two experimental and control groups (15 people in each group). All subjects completed the Beck depression inventory and Hope scale in two stages, pre-test and post-test. The open-ended writing type of writing disclosure method was instructed to the experimental group, however, the control group did not receive such a training. Results of analysis of covariance showed that writing disclosure had a positive effect in reducing the severity of depressive symptoms and promotion of hope level. Consequently, writing disclosure method could be considered as a low-cost, efficient, and effective method with in the improvement of depressive symptoms and hope. Therefore, it could be considered, by psychotherapists for encountering and coping with negative life events.}, keywords = {Written emotional disclosure,depression,Hope}, title_fa = {اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری برکاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بین نوجوانان مواجه شده با آسیب}, abstract_fa = {هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر افشاسازی هیجانی نوشتاری روی علائم افسردگی، سطح امید در نوجوانان مواجه شده با آسیب بود. بدین منظور نمونه­ای 30 نفری از نوجوانان مواجه شده با آسیب تحت پوشش سازمان بهزیستی ارومیه انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی شرکت­کنندگان در دو مرحله پیش­آزمون و پس­آزمون، آزمون­های افسردگی بک و مقیاس امید اسنایدر را تکمیل نمودند. روش افشای نوشتاری از نوع نوشتن باز به اعضای گروه آزمایشی آموزش داده شد اما گروه گواه تحت چنین آموزشی قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده­ها با روش تحلیل کواریانس نشان داد که افشای نوشتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سطح امید نوجوانان مواجه شده با آسیب تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می­توان روش افشای هیجانی نوشتاری را به­عنوان شیوه­ای آسان، کم­هزینه، موثر و کار آمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود علائم افسردگی و افزایش سطح امید دانست. این روش می­تواند در رویارویی و مقابله با وقایع منفی زندگی مورد توجه روان درمانگران قرار گیرد.}, keywords_fa = {افشای هیجانی نوشتاری,افسردگی,امید,نوجوانان آسیب‌دیده}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3971.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3971_202dc79eb9d15f8386fb6913fb44e0fb.pdf} } @article { author = {Fathiazar, Eskandar and Beyrami, Mansor and Vahedi, Shahram and Abdollahi, Vahideh}, title = {Comparison of the Effect of Teaching with Analogy and Cooperative Learning in Interaction with Learning Styles on Learning Outcomes and Attitude towards Science}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {143-169}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {The propose of this study was to a compare the effect of teaching with analogy model and cooperative learning in interaction with learning styles  based on learning outcomes and attitude toward science course. The sample of the study consisted of four classes, 10 student in 3rd grade schools, which were selected by a random cluster method. One of the classes was assigned to the control group, and the other three classes were assigned to the experimental ones. The control group received traditional instructional method and experimental groups received: (1) teaching with analogy model, (2) textual elaborated analogy as extracurricular, and (3) cooperative learning. Data were collected through science achievement test, attitude toward science scale, and preference learning style inventory. Results of multivariate analysis of variance showed that students thought with analogy and cooperative learning had better learning outcomes than textual elaborated analogy as extracurricular and control groups. There was not a significant deference between teaching with analogy group and cooperative learning one in terms of learning outcomes. It is important to mention that the learning styles hadnot a significant effect on learning outcomes. Also its interaction with groups did not show a significant deference on learning outcomes of the students. Results of analysis of covariance showed that there was not a significant deference between experimental and control groups on attitude toward science course. Based on the findings, it is recommended to use analogies as instructional model in science course teaching and   learning classes for better academic improvement of students.}, keywords = {Teaching with analogy model,Cooperative learning,Textual elaborated analogy,Learning outcomes,Attitude towards science course}, title_fa = {مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاسگری (TWA) و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک‌های یادگیری ترجیحی بر بازده‌های یادگیری و نگرش نسبت به علوم}, abstract_fa = {هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاس­گری و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک­های یادگیری بر بازده­های یادگیری و نگرش نسبت به علوم بود. نمونه تحقیق متشکل از 107 دانش­آموز چهار کلاس سوم راهنمایی شهر تبریز بوده که به­طور تصادفی خوشه­ای از جامعه آماری انتخاب شده بودند. یکی از کلاس­ها به­عنوان گروه کنترل و کلاس­های دیگر به عنوان گروه­های آزمایشی لحاظ شدند. گروه کنترل آموزش به شیوه سنتی را دریافت نمود و گروه­های آزمایشی (1) تدریس با الگوی قیاس­گری، (2) قیاس­گری توضیحی متنی به­عنوان فوق­برنامه و (3) یادگیری مشارکتی را دریافت نمودند. داده­ها بوسیله آزمون پیشرفت تحصیلی علوم، مقیاس نگرش نسبت به علوم و پرسشنامه سبک­های یادگیری ترجیحی گردآوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد دانش­آموزانی که با الگوی قیاس­گری و یادگیری مشارکتی تدریس شده­اند در مقایسه با گروه­های قیاس­گری توضیحی متنی به عنوان فوق­­برنامه و کنترل بازده­های یادگیری بهتری دارند. بین بازده­های گروه تدریس با الگوی قیاس­گری و گروه یادگیری مشارکتی تفاوت معنی­داری وجود نداشت. نکته قابل توجه اینکه، اثر سبک­های یادگیری تأثیر معنی­داری بر بازده­های یادگیری دانش­آموزان نداشت، هم­چنین تعامل آن با گروه تفاوت معنی­داری بر بازده­های یادگیری دانش­آموزان نشان نداد. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین گروه­های آزمایشی و کنترل در نگرش نسبت به علوم تفاوت معنی­دار وجود ندارد. با توجه به این یافته­ها، پیشنهاد می­گردد از قیاس­گری­ها به­عنوان الگوی آموزشی در تدریس و یادگیری کلاس­های علوم جهت پیشرفت تحصیلی بهتر دانش­آموزان  استفاده شود.}, keywords_fa = {تدریس با الگوی قیاس‌گری,قیاس‌گری توضیحی متنی,یادگیری مشارکتی,بازده‌های یادگیری,نگرش نسبت به علوم}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3972.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3972_97656444f8d77e726c3da5083605fff8.pdf} } @article { author = {Ghannadi, Fatemeh and Abdollahi, Mohammadhossein and Yarmohammadi, Mosayyeb}, title = {Relationship between Preceptions of Parental Behavior and Depression and Anxiety in Children: Mediating Role of Early Maladaptive Schemas}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {171-193}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {Negative perceptions of parental behavior affects a person's cognitive structures and makes him susceptible to psychological pathologies, The aim of this study was to determine the mediating role of early maladaptive schemas in relationship between parental perceptions and depression and anxietyin children. The present study condacted with a correlational research method. Statistical population included all normal students and students referred to counseling center of Bu Ali Sina University of Hamedan in 2013. In this study, both clinical and non-clinical samples were used; the study sample included 69 clinical people and non-clinical 134 people. Clinical sample was selected by convenience sampling and non-clinical one was selected through a multistage cluster method. The instruments used for data collection were Parental Bonding Instrument SCL-90 questionnaire and short form of the Young questionnaire. Data were analyzed using multivariate regression method. The results showed that early maladaptive schemas had a mediating role in relation between perceptions of parental behavior and depression and anxietyin children. Besides, maladaptive schemas of emotional deprivation, social isolation/alienation, vulnerability to harm, dependence/ incompetence, and emotional inhibition mediated more than the other schemes inrelation between depression as well as anxiety. Results showed that inappropriate behavior of parents (poor caring and overprotection) played an important role in formation of cognitive and mental vulnerability in children; therefore, determining the mediating role of early maladaptive Schemas in the relationship between perceptions of parental behavior and psychological pathologies can be useful in the prevention and treatment of mental disorders.}, keywords = {Perception of parental behavior,Caring,Overprotection,Early maladaptive schemas,Depression and Anxiety}, title_fa = {ارتباط ادراک رفتار والدین با افسردگی و اضطراب در فرزندان: با نقش میانجی طرحواره‌های ناکارآمد اولیه}, abstract_fa = {ادراک منفی از رفتار والدین، ساختارهای شناختی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد و او را مستعد ابتلا به آسیب­های روانشناختی می­سازد، هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی طرحواره­های ناکارآمد اولیه در ارتباط بین ادراک رفتار والدینی با افسردگی و اضطراببود.روش پژوهش توصیفی بود، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان عادی و دانشجویان مراجعه­کننده به مرکز مشاوره دانشگاه بوعلی سینای شهر همدان در سال 1392 بود. در این پژوهش از دو نمونه بالینی و غیربالینی استفاده شد، نمونه بالینی شامل 69 نفر و نمونه غیربالینی 134 نفر بود. جهت انتخاب نمونه بالینی از روش نمونه­گیری در دسترس و برای نمونه غیربالینی از خوشه­ای چندمرحله­ای استفاده شد. در این پژوهش از سه پرسشنامه ارتباط والدینی پارکر، آزمون SCL-90-R فرم کوتاه طرحواره یانگ استفاده شد. داده­ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند.نتایج پژوهش حاکی از نقش میانجی طرحواره­های ناکارآمد اولیه در ارتباط ادراک رفتار والدین و افسردگی و اضطراب بود و طرحواره­های ناکارآمد محرومیت هیجانی، بیگانگی اجتماعی، آسیب­پذیری نسبت به ضرر، وابستگی/ بی­کفایتی و بازداری هیجانی بیش از سایر طرحواره­ها میانجی ارتباط ادراک رفتار والدین با افسردگی و اضطراببودند. یافته­ها نشان داد رفتارهای نامناسب والدین (مراقبت ضعیف و محافظت بیش از حد) با شکل­گیری آسیب­پذیری شناختی و روانی در فرزندان نقش بسزایی دارد،بنابراین تعیین نقش میانجی طرحواره­های ناکارآمد اولیه بین ادراک رفتار والدین و آسیب­های روانشناختی در پیشگیری و درمان اختلالات روانی می­تواند مفید باشد.}, keywords_fa = {ادراک رفتار والدین,مراقبت,محافظت بیش از حد,طرحواره‌های ناکارآمد اولیه,افسردگی و اضطراب}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3973.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3973_f21cab4b806a4edd911e73068c1c12aa.pdf} } @article { author = {Karimi, Farhad and Bagheri, Khosro and Sadeghzadeh gamsari, Alireza}, title = {Effects of Three Methods of Group Discussion about Moral Dilemmas, Dialogue In-small Groups and Lecturing on the Improvement of Moral Judgment in Second Grade High School Female Students}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {195-239}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {The purpose of this research was investigating the effects of three methods of group discussion in the classroom about moral dilemma, dialogue about moral dilemma in cooperative-small groups and lecturing about moral issues the improvement of students’ moral judgments. Therefore, by random sampling, one high school amongst all high schools of 18 education districts of Tehran was selected and 77 students of that school were randomly selected and assigned to two experimental groups (group discussion, included 23 people and dialogue in small groups included 26 people) and the control group (lecture method included 28 subjects). Research method was experimental pretest-pottest with a controlgroup. For the assessment of moral judgment, Defining Issue test (DIT) was used both in pretest and posttest. The reliability index of this scale was verified (µ=.86). Conducting pretest the treatments included group discussion about moral dilemmas, dialogue in cooperative-small groups about moral dilemmas and lecturing by teacher about moral issues were presented to experimental and control groups respectively for 12 sessions. Data were analyzed by t-test for independent groups, ANOVA, ANCOVA, Wilcoxon test for matched-pairs signed-ranks and chi square. The results indicated that: group discussion and dialogue insmall groups had positive and significance (x2) on the improvement of moral reasoning of students but lecture method had no effect on moral reasoning, Besides, the effect of dialogue in small groups was more than group discussion on students’ moral reasoning. And both group discussion and dialogue groups had a better performance than lecturing grouping terms of higher level of moral judgment, which was statistically significant. Also, results of analysis of covariance showed that the positive changes in moral judgements in group discussion and dialogue groups were not due to conducting OIT pretest and familiarity with the test, rather, participating in experimental groups had cause the improvement of moral judgment.}, keywords = {Moral judgment,Moral dilemma,Group Discussion,Dialogue in cooperative-small groups,Lecturing}, title_fa = {تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه‌های کوچک به روش مشارکتی و سخنرانی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش‌آموزان دختر پایه دوم متوسطه}, abstract_fa = {هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه­های کوچک به روش مشارکتی درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی درباره موضوعات اخلاقی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش­آموزان بود. به منظور دست­یابی به این هدف، از بین کلیه مدارس متوسطه دخترانه منطقه 18 تهران، یک مدرسه با روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شد، سپس از میان دانش­آموزان پایه دوم آن و از طریق روش انتخاب و واگذاری تصادفی، 77 نفر در قالب دو گروه آزمایشی (بحث گروهی مرکب از 23 نفر، گفتگو در گروه­های کوچک، مرکب از 26 نفر) و گروه گواه (روش سخنرانی، مرکب از 28 نفر) قرار گرفتند. جهت اجرای تحقیق از طرح تجربی پیش­آزمون-پس­آزمون با گروه گواه استفاده شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی دانش­آموزان در پیش­آزمون و پس­آزمون، از آزمون تعریف مسایل (DIT) استفاده شد و شاخص پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت (86/0=­a). پس از اجرای پیش­آزمون، مداخله آموزشی شامل بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه­های کوچک درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی معلم درباره موضوعات اخلاقی به مدت 12 جلسه به ترتیب به گروه­های بحث گروهی، گفتگو در گروه­های کوچک و سخنرانی ارائه شد. داده­ها با استفاده از آزمون­های t، تحلیل واریانس، تحلیل کواریانس، آزمون ویل کاکسون برای رتبه­های علامت گذاری شده و مجذور کای (خی دو) تحلیل شد و نشان داده شد که: دو روش گفتگو در گروه­های کوچک و بحث گروهی، تأثیر مثبت و معنی­داری بر رشد استدلال اخلاقی دانش­آموزان داشته­اند و روش سخنرانی تأثیری نداشته است، تأثیر روش گفتگو در گروه­های کوچک بر رشد استدلال اخلاقی دانش­آموزان، از تأثیر روش بحث گروهی بیشتر بوده است، اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه­های کوچک، از نظر ارتقا به مرحله بالاتر قضاوت اخلاقی، در مقایسه با اعضا گروه سخنرانی، عملکرد بهتری داشته­اند که از نظر آماری معنی­دار بود. همچنین تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات مثبت ایجاد شده در قضاوت اخلاقی اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه­های کوچک، ناشی از اجرای پیش­آزمون DIT و آشنایی با مواد آزمون نبوده است، بلکه شرکت در گروه­های آزمایشی سبب ارتقای قضاوت اخلاقی آنها شده است.}, keywords_fa = {رشد قضاوت اخلاقی,معمای اخلاقی,بحث گروهی,گفتگو در گروه‌های کوچک به روش مشارکتی,سخنرانی}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3974.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3974_769c979f47cd93328cfb0789d036efd5.pdf} } @article { author = {Manavipour, Davod and Vatankhah, Hamidreza and Rahimpour, Naser}, title = {The Study of Psychometric Properties of Strictness Questionnaire and Its Relationship with Life Satisfaction}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {241-258}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {The objective of the present study is to examine the psychometric properties of strictness questionnaire and its relationship with to life satisfaction among students. The population of this research was all during 2011-12 academic years. Therefore 416 students were chosen by a cluster sampling. They completed strictness and life satisfaction questionnaires. Results of factor analysis showed that the validation coefficient was 84. Principal components analysis was used to examine the validity. Using varimax rotation and considering the assumptions of factor analysis, percentage of variance, and the plot, 7 factors (expression, the power to say no, flexibility, respecting one’s rights, assertiveness, feeling more comfortable with others, having the capacity to be criticized) were extracted that totally the 40.036 percent of the variance. Factor matrix revealed that the first factor had the highest load factor and its contribution more than the other factors. Also, concurrent validity was used to ensure the validity of the research instruments, which revealed that life satisfaction did not have any significant correlation with the subscales and with the strictness questionnaire except with feeling more comfortable with others (sixth subscale). Finally, percent norm was presented for the questionnaire.}, keywords = {Psychometric properties,Strictness and life satisfaction}, title_fa = {بررسی ویژگی‌های روانسنجی پرسشنامه قاطعیت و رابطه آن با رضایت از زندگی}, abstract_fa = {پژوهش حاضر به منظور اعتبار و رواسازی پرسشنامه قاطعیت (گمبریل و ریکی) و رابطه آن با رضایت از زندگی در بین دانش­آموزان پسر شهر تبریز که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند صورت گرفت. به همین منظور تعداد 416 نفر دانش­آموز پسر به روش نمونه­گیری خوشه­­ای به­عنوان نمونه انتخاب شد .و با استفاده از پرسشنامه 40 سوالی قاطعیت و 5 سوالی رضایت از زندگی در مورد آنها اجرا و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از اجرای تحلیل عاملی ضریب اعتبار 84/0 به­­دست آمده است که یک اعتبار مورد قبولی است. برای بررسی روایی سازه و پاسخ به این سؤال که مقیاس قاطعیت از چند عامل اشباع شده است از روش تحلیل مؤلفه­های اصلی (pc) استفاده شده است. با استفاده از شیوه چرخش متمایل و با توجه به مفروضه­های تحلیل عاملی، درصد تبیین واریانس و شیب  نمودار در نهایت 7 عامل (بیان احساسات، قدرت نه گفتن، انعطاف­پذیری، محترم شمردن حقوق خود، جرأت­ورزی، احساس راحتی در ارتباط با دیگران، انتقادپذیری) استخراج گردید .که روی هم 036/40 درصد واریانس را تبین می­کند. ماتریس عاملی نشان داد که عامل یکم دارای بیشترین بار عاملی و سهم آن نیز از سایر عامل­ها بیشتر بود. همینطور برای اطمینان از روایی ابزار پژوهش از روایی همزمان استفاده شد و نشان داد که رضایت از زندگی با هیچ­یک از خرده­مقیاس­ها و خود پرسشنامه قاطعیت همبستگی معناداری نداشت بجز خرده­مقیاس احساس راحتی در ارتباط با دیگران (عامل6). و در آخر هنجار درصدی برای پرسشنامه تهیه شد.}, keywords_fa = {ویژگی‌های روانسنجی,قاطعیت,رضایت از زندگی}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3975.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3975_e5b01857318d611c1046cbbf8e9b8902.pdf} } @article { author = {Yeghaneh, Tayyebeh}, title = {Effectiveness of Social Skill Training with Cognitive-Behavioral Approach in Reducing the Symptoms of Internalizing Behavioral Disorders in Students}, journal = {Journal of Modern Psychological Researches}, volume = {9}, number = {33}, pages = {259-280}, year = {2015}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2717-3852}, eissn = {2322-3340}, doi = {}, abstract = {According to in creasing the prevalence of internalizing behavioral disorders in students and experts’ emphasis on early diagnosis and intervention, aim of the present study was examining the effectiveness of social skill training with cognitive-Behavioral Approach on Reducing Symptoms of Internalizing Behavioral Disorders in Students.The method of the research is experimental and research design was pretest, post-test with control group and a two-month follow-up. Statistical population included all female elementary students in 5th and 6th grades with internalizing behavioral disorders in Langrood city in 2012-13 academic years. 30 individuals were selected by random multistage clustering and divided in two experimental and control groups. In order to evaluate the internalizing behavioral disorders, child behavior checklist was used. Walker social skills training curriculum was presented in 17 sessions during two months for members of experimental group. Repeated Measures ANCOVA was used for data analysis. Results indicated that there was a significant difference between the rate of symptoms of internalizing behavioral disorders in both control and experimental group in post-test and follow up stages.Based on the effectiveness of social skill training in the reduction of symptoms of internalizing behavioral disorders, it could be used besides school formal curriculum.}, keywords = {Internalizing Behavioral Disorders,Social Skills,Cognitive-Behavioral Approach}, title_fa = {اثربخشی آموزش مهارت‌های اجتماعی با روی‌آورد شناختی ـ رفتاری بر کاهش نشانه‌های اختلال‌های‌ رفتاری درون‌نمود در دانش‌آموزان}, abstract_fa = {باتوجه به فزونی میزان شیوع اختلال­های رفتاری درون­نمود در دانش­آموزان و تأکید متخصصان بر تشخیص و مداخله زودهنگام؛ هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت­های اجتماعی با شیوه شناختی­ ـ ­رفتاری بر کاهش نشانه­های اختلال­های­ رفتاری درون­نمود در دانش­آموزان بود. روش پژوهش حاضر ­آزمایشی است طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش­آزمون ­ـ­ پس­آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش­آموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتـدایی مظنون به اختلال­های رفتاری درون­نمود شهر لنگرود در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می­دادند.  تعداد 30 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله­ای تصادفی انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای سنجش اختلال­های­ رفتاری درون­نمود از سیاهه رفتاری کودک استفاده شد. برنامه آموزش مهارت­های اجتماعی والکر در طی 17 جلسه به مدت دو ماه برای افراد گروه آزمایش ارائه گردید. جهت تحلیل داده­های جمع­آوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس اندازه­گیری مکرر استفاده شد. تحلیل داده­های این پژوهش نشان داد که در مرحله پس­آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه­های اختلال­های رفتاری درون­نمود تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به مؤثر بودن آموزش­ مهارت­های اجتماعی در کاهش نشانه­های اختلال­های رفتاری درون­نمود دانش­آموزان، بنابراین می­توان از این روش در کنار برنامه­های رسمی مدارس استفاده نمود.}, keywords_fa = {اختلال‌‌‌های رفتاری درون‌نمود,مهارت‌های اجتماعی,روی‌آورد شناختی ‌ـ‌ رفتاری}, url = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3976.html}, eprint = {https://psychologyj.tabrizu.ac.ir/article_3976_a3db200f2fe2a70264a9b2f046faa080.pdf} }